ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی

ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی

شهید مرتضی مطهری و علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی، دو شخصیت برجسته در تاریخ معاصر ایران، هر دو در عرصه‌های مختلف علم، فلسفه، عرفان و سلوک صاحب‌نام و دارای تأثیرات عمیق بوده‌اند. بررسی ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی، از جهات مختلفی بسیار حائز اهمیّت است چراکه به گفته بسیاری از نزیکان آن‌ها، این ارتباط سبب تحول عظیمی در شهید مطهری و اندیشه‌ها و روحیات ایشان گشت.

در این مقاله به دنبال آنیم تا این ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی را با جزئیات بیشتر و بر اساس اسناد معتبر و موثق مورد بررسی قرار دهیم. موضوعی که علاوه بر اهمیّت دینی و عرفانی، از نظر تاریخی نیز می‌تواند حائز اهمیّت باشد.

چگونگی آغاز ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی

آغاز ارتباط عمیق یک فرد با شخصی دیگر، گاهی می‌تواند در اثر یک رویداد غیرمنتظره شکل بگیرد. در خصوص ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی نیز داستان به همین‌گونه است.

بر اساس مصاحبه علی مطهری، فرزند شهید مطهری، و بیانات سایر نزدیکان و مطلعان، شهید مرتضی مطهّری از اوایل سال ۵۰ به بعد گرایشات عرفانی پیدا کردند. در این حین ایشان خوابی را میبینند که یکی از ائمه او را به یافتن انسان کامل سفارش میکند. پس از آن، شهید مطهری برای کسب تکلیف به علامه سید محمد حسین طباطبائی مراجعه میکنند.  علامه نیز، شهید مطهری را به مراجعه به مرحوم سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی سفارش کرده و ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی، از آن زمان، شکل میگیرد.

میزان و شدت ارتباط شهید مطهری با علامه طهرانی

در ادامه میزان و شدت ارتباط شهید مطهری با علامه طهرانی را به صورت جزئی برای شما بررسی کرده‌ایم.

خوابی دیگر و شدت یافتن ارتباطات سلوکی

بنا بر منابع معتبر، این ارتباط سلوکی شهید مطهری با علامه طهرانی یک سال به طول انجامید. پس از آن مجدداً شهید مطهری، خوابی با مضمون مشابهی را می‌بیند که با مراجعه به علامه طباطبایی، مجدداً علامه ایشان را به ارتباط با علامه طهرانی سفارش می‌کنند. پس از آن، ارتباط شهید مطهری با علامه طهرانی با قوّتی بیش‌ازپیش ادامه میابد.

کسب اجازه شهید مطهری از علامه در امور مختلف

آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی، فرزند دوم علامه طهرانی، در کتاب افق وحی، در خصوص میزان ارتباط شهید مطهری با علامه طهرانی میفرمایند: «مرحوم آیه الله شیخ مرتضی مطهّری ـ رحمه الله علیه ـ سال ها جهت تربیت و تزکیه و دستگیری به منزل مرحوم والد تشریف می آورد و نصیب خود را برمی گرفت، و این جانب خود شاهد بودم که در آن سال ها حتّی برای رفتن به مسجد و ارتباط با افراد نیز از ایشان دستور و کسب اجازه می نمود.»

ارتباط شهید مطهری و علامه طهرانی

تصویر شهید مطهری

خواندن عقد دختر شهید مطهری توسط علامه طهرانی

مهندس عباس هادی‌زاده اصفهانی، داماد ارشد شهید مطهری، در مصاحبه‌ای در خصوص ارتباط بسیار نزدیک علامه طهرانی و شهید مطهری این‌گونه بیان می‌کنند که: «مجلس عقد ما بسیار خصوصی بود و غیر از خانواده ما و خانواده شهید مطهّری هیچ‌کسی ـ چه از علما و چه از دیگران ـ نبود. در آن مجلس مرحوم شهید مطهّری با مرحوم علامه طهرانی عقد ما را خواندند و من مرحوم علامه طهرانی را شناختم و فهمیدم مرحوم شهید مطهّری با ایشان خیلی رابطۀ خاصّی دارند. عقد دو تن دیگر از دخترانشان را هم که در زمان حیاتشان انجام شد، (اهل‌بیت آقای دکتر یزدی، و اهل‌بیت آقای دکتر لاریجانی) با علامه طهرانی در منزل خود شهید مطهّری خواندند.»

جلسات خصوصی و هفتگی شهید مطهری با علامه طهرانی

مهندس عباس هادی‌زاده اصفهانی، در بخش دیگر این مصاحبه در مورد جلسات خصوصی شهید مطهری با علامه طهرانی می‌گویند: «ایشان (شهید مطهری) هر هفته جلسه خصوصی با علامه داشته‌اند. منزل علامه پیچ شمیران بود و بنده هم گاهی خدمتشان منزل علامه رفته بودم. بعد از فوتشان راننده ایشان گفت من هر هفته روزهای شنبه ساعت یازده صبح آقا را می‌بردم پیچ شمیران منزل آقای طهرانی.»

رفتار و احترام خاص شهید مطهری نسبت به علامه طهرانی

علی مطهری، در مصاحبه‌ای که با مجله شاهد یاران داشت، وجود یک رابطه خاص میان شهید مطهری و علامه طهرانی را بیان می‌کند. به گفته ایشان، شهید مطهری درعین‌حال که به همه احترام می‌گذاشت؛ اما در برابر کسی خضوع نمی‌کرد. با این حال در مقابل مرحوم علامه طهرانی، علاوه بر اینکه سراپا خضوع بود و پشت سر ایشان، متواضعانه نماز می‌خواند، احترام بسیار خاصی نیز برای علامه طهرانی قائل بود.

سیر تغییرات شهید مطهری پس از ارتباط با علامه طهرانی

در مصاحبه دکتر مجتبی مطهری، پسر ارشد شهید مطهری، با خبرگزاری بین المللی قرآن، تأثیرات علامه طهرانی بر شهید مطهری به خوبی شرح داده شده است. ایشان که خود دانش آموخته‌ی الهیات بوده و این تغییرات را با عمیق تر درک میکرده، در این خصوص اینطور بیان میکنند که: «علاقه به عرفان، از اول در ایشان (شهید مطهری) وجود داشت اما اواخر عمر، خیلی شدت گرفت. چون‌که در این اواخر با سیدمحمدحسین تهرانی، مراوده معنوی داشتند؛ حتی سیر زندگی ایشان از علوم نقلی به علوم عقلی رسید و بعد به حکمت دل بستند و بعد از حکمت، سیر و سلوک در ایشان شدت پیدا کرد و نمط نهم اشارات را درس می‌داد و سپس دلبستگی ایشان به قرآن زیادتر شد و در این مرحله، ایشان به باطن قرآن رسیدند.»

نامه‌ی شهید مطهری در بیان حالات معنوی خودش

به‌راستی که سلوک، متحول‌کننده‌ی انسان است و شهید مطهری نیز در اثر این ارتباط سلوکی‌اش با علامه طهرانی، از تحول عمیقی بهره برد.

ایشان در نامه‌ای از این انقلاب درونی و تحوّل فکری این‌گونه یاد می‌کنند که: «اضافه می‌کنم که الان در شرائط روحى متفاوتى با آن وقت هستم و تجربه‏هاى خاصّى هم دارم که در آن‌وقت نداشتم. امّا شرائط روحى‏ام که میل‏ ندارم با احدى در میان بگذارم این است که در حال حاضر تمایل شدیدى در من پیدا شده به اینکه به روح خود بپردازم و خودم را اصلاح کنم، و خودم را در تحت تربیت روحى بعضى از افرادى که به آنها اعتقاد دارم قرار داده‏ام؛ و بدین جهت و براى اجراى چنین برنامه‏اى نیاز شدیدى به آرامش دارم و مایل نیستم در کارى که برایم جنجال بیهوده نه مبارزه منطقى که آن داستان دیگرى است – داشته باشد، شرکت کنم.»

حالات عرفانی مرحوم استاد شهید مطهری از زبان علامه طهرانی

علامه طهرانی، کتابی به نام «رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب» را پیرامون چگونگی سیر و سلوک نگاشته است که در واقع شامل اولین دوره از درس‌های اخلاق و عرفان علامه طباطبایی است. علامه، ثواب نگارش این کتاب را به شهید مطهری اهدا نموده و در بخشی از این کتاب، در مورد شخصیت علمی و عرفانی ایشان این‌گونه بیان می‌کنند که: دوست مکرّم و سرور ارجمند مهربان‌تر از برادر ما مرحوم آیه الله شیخ مرتضى مطهّرى ـ رضوان‌الله علیه ـ که سابقۀ آشنائى ما با ایشان متجاوز از سى و پنج سال است، پس از یک عمر درس و بحث و تدریس و خطابه و کتابت و موعظه و تحقیق و تدقیق در امور فلسفیّه، با ذهن رشیق و نفس نقّاد خود بالاخره در این چند ساله آخر عمر خود بالعیان دریافت که بدون اتّصال به باطن و ربط با خداى منّان و اِشراب دل از سرچشمه فیوضات ربّانیّه، اطمینان خاطر و آرامش سِرّ نصیب انسان نمى‌گردد، و هیچ‌گاه نمى‌تواند در حرم مطهّر خدا وارد شود یا گرداگرد آن طوف کند و به کعبه مقصود برسد.

 و چون شمعى که دائماً بسوزد و آب شود، یا پروانه‌اى که خود را به آتش زند، و همانند مؤمن متعهّدى که شوریده‌وار دلباخته گردد و در دریاى بى‌کرانۀ ذات و صفات و اسماءِ حضرت معبود فانى گردد و وجودش به سِعۀ وجود خدا متّسع شود قدم راستین در مضمار این میدان نهاد.

 بیدارى شب‌هاى تار و گریه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغّل در ذکر و فکر و ممارست درس قرآن و دورى گزیدن از اهل دنیا و هواپرستان، و پیوستن به اهل الله و اولیاى خدا، مشهود سیر و سلوک او بود. رحمه الله علیه رحمهً واسعهً.

کتاب رایگان رساله لب اللباب

کتاب «رساله لب اللباب در سیر و سلوک أولی الألباب»، نقشه راهی دقیق و جامع برای پیمودن مسیر پرفرازونشیب سلوک به‌سوی خداوند متعال است که از طریق این لینک، می‌توانید به نسخه صوتی و پی‌دی‌اف رایگان آن دسترسی پیدا کنید.

علت شهادت استاد مطهری از نظر علامه طهرانی

مهندس عباس هادی‌زاده اصفهانی، داماد ارشد استاد مطهری، خاطره بسیار جالبی را در یکی از مصاحبه‌های خود نقل می‌کند. ایشان می‌گویند: من یک‌بار خودم پرسیدم مرحوم آقای مطهری وضعشان و اموراتشان در آخرت چطور است؟ (علامه طهرانی) فرمودند: ایشان فرد سرشناسی بودند و نمی‌توانستند در جریانات انقلاب در کنار باشند و ریاست و مسئولیت نداشته باشند و از طرفی این ریاست برای سیر ایشان خلل ایجاد می‌کرد و لذا نماز شب‌ها و ممارست‌ها به قرائت قرآن ایشان را نجات داد و به شهادت واصل شدند.

علامه به اولاد ایشان هم خیلی عنایت داشتند و یادم هست در اوج مشغولیّت‌ها که به هیچ‌کس وقت نمی‌دادند، اگر فرزندان مرحوم آیت‌الله مطهری وقتی می‌خواستند، ایشان قبول می‌کردند. رحمت خداوند بر هر دو بزرگوار.

ارتباط شهید مطهری و علامه طهرانی در جریان انقلاب اسلامی

بنا بر بیانات آیت‌الله سید محمد محسن حسینی طهرانی و مطالب موجود در کتبی چون «وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام» اثر علامه طهرانی؛ شهید مطهری در جریان انقلاب به طور مستمر با علامه طهرانی در ارتباط بوده، ایشان را از وقایع و حوادث و اتفاق‌ها مطلع ساخته و همچنین پیشنهادها و فرمایشات علامه را نیز به امام خمینی و علما انتقال می‌دادند.

 از جمله مهم‌ترین این پیشنهادها، پیشنویس قانون اساسی بود که شامل بیست ماده بود. از جمله این مفاد، مباحث مربوط به حجاب، شهریه طلاب، نمازهای جمعه و غیره می‌شد که بنا بر گفته خود شهید مطهری به علامه طهرانی، دو سه مورد از این پیشنهادها به امام خمینی منتقل شد؛ اما مابقی آن به زمان دیگری موکول شد که پس از آن هم استاد مطهری به شهادت رسیده و این کار به سرانجام نرسید.

 دراین‌خصوص داماد ایشان نیز در مصاحبه خود نقل می‌کنند که: تا این اواخر هم حتّی در مسائل انقلاب مطالب را با علامه در میان می‌گذاشتند و نظرات ایشان را به مرحوم حضرت آیهالله خمینی منتقل می‌کردند و پیگیری می‌کردند که اجرا شود و برخی را که منتقل کردند و اجرا شد خیلی برکت داشت؛ ولی برخی را هم عمرشان کفاف نداد که پیگیری کنند؛ چون در هنگام رحلت در جیبشان کاغذی پیدا شد که نوشته بودند پیشنهادهای آقای طهرانی که می‌خواسته‌اند منتقل کنند و اجرا شود راجع به حجاب استاندارد و تعلیم اجباری فنون نظامی و اعطای تسهیلات ازدواج برای جوانان بالغ و…

بنابراین از شواهد و قرائن موجود پیداست که رابطه‌ی شهید مطهری و علامه طهرانی، چیزی فراتر از یک رابطه شاگرد و استادی بوده است. این رابطه، یک رابطه‌ی عرفانی و سلوکی بوده که نتیجه آن را می‌توانیم در آثار و خاطرات برجای‌مانده از شهید مطهری، در اواخر عمر، مشاهده کنیم.

منابع

برچسب ها: بدون برچسب

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *