ماهیت روح انسان

ماهیت روح از نظر قرآن کریم و تجربیات عارفان پس از مرگ

روح مفهومی چندوجهی دارد و یکی از بحث برانگیزترین موضوعاتی است که در قرآن کریم و آثار علمی جهان به آن پرداخته شده است. ماهیت روح در جوامع مختلف به گونه‌ای متفاوت شرح داده شده و برخی آن را وجودی مادی و برخی دیگر آن را غیر مادی میدانند. هرچند از نظر علمی هنوز شواهد قطعی برای اثبات یا رد روح ارائه نشده، اما اکثر افراد به آن اعتقاد دارند.

در این مقاله می‌کوشیم تا با بررسی برخی از آیات، روایات و سخن بزرگان و عارفان، به ماهیت روح، روح مجرّد، و چیستی آن بپردازیم.

۶ معنی مختلف از روح در قرآن کریم

در قرآن کریم از عبارت «روح» در آیات متعددی استفاده شده که در هر کدام از آن‌ها، معنای متفاوتی از ماهیت روح را می‌رسانند. از جمله:

  1. روح‌القدس: بنا بر نظر بسیاری از علما و مفسرین، منظور از روح القدس همان جبرئیل است. هرچند برخی دیگر از علما، روح القدس را فرشته‌ی دیگری می‌دانند که درجه اش از جبرئیل نیز بالاتر است.
  2. نیروی معنوی الهی: در آیه ۲۲ سوره مجادله، خداوند در خصوص افراد مؤمنی که به مقابله با دشمنان خدا و عدم دوستی با آن‌ها میپردازند میفرماید (وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ)؛ به این معنی که خداوند، آن ها را با نیروی معنوی خود تقویت میکند. علامه سید محمد حسین طباطبایی در بخشی از تفسیر این آیه در تفسیر المیزان میفرمایند:« این معنا را افاده مى‌کند که در مؤمنین به غیر از روح بشریت که در مؤمن و کافر هست، روحى دیگر وجود دارد که از آن حیاتى دیگر ناشى مى‌شود، و قدرتى و شعورى جدید مى‌آورد.»
  3. فرشته مخصوص وحی: در آیه ۱۹۲ و ۱۹۳ سوره شعراء، پروردگار از عبارت روح الامین استفاده برده که همان جبرئیل است.
  4. فرشته‌ای بزرگ: ماهیت روح در آیه ۴ سوره قدر، به صورت یک فرشته‌ی بزرگ تعبیر شده است. در این آیه میخوانیم: «تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» که بنابر تفسیر المیزان از علامه طباطبایی، «مراد از روح آن روحى است که از عالم امر است».
  5. قرآن: آیه‌ی ۵۲ سوره شوری، ماهیت روح را همان قرآن بیان می‌کند و می‌فرماید: «و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدرى ما الکتاب و لا الایمان…» که آن را این‌گونه ترجمه می‌کنند: «و همین‌طور مـا روحى از امر خود را به سویت وحى کردیم، و گر نه تو نه می‌دانستی کتاب چیست، و نه می‌دانستی ایمان چیست.»
  6. روح انسانی: اما آنچه بیشتر در ذهن ما به‌عنوان ماهیت روح شکل گرفته، همان روحی است که در جسم و بدن انسان دمیده شده است. خداوند در خصوص روح انسانی، در سوره سجده، آیه ۹ می‌فرماید: «سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید و برای شما گوش و چشم‌ها و دل‌ها قرار داد؛ اما کمتر شکر نعمت‌هایی او را بجا می‌آورید!»

در ادامه همراه ما باشید با بررسی بیشتر و دقیق‌تر ماهیت روح انسانی که اغلب افراد، برداشتشان از ماهیت روح نیز همین مورد است.

ماهیت روح انسانی در «آیه روح» قرآن کریم

در قرآن کریم، آیه‌ی ۸۵ سوره اسراء، معروف به «آیه روح» است که در آن، پروردگار به ماهیت و ویژگی روح اشاره فرموده. در مورد شأن نزول این آیه در تفسیر ابوالفتوح رازی این‌گونه آمده است که روزی پیامبر در مدینه به جماعتی از جهودان بر می‌خورد. در این حین، بعضی‌ها می‌گویند که بیایید از پیامبر در مورد روح سؤال کنیم. در این زمان بر پیامبر وحی نازل شد که آن حضرت رو به جهودان کرد و این آیه را برایشان خواند. آیه‌ای که بیشتر ماهیت الهی روح را شرح می‌دهد و از مبدأ و چیستی آن سخن می‌گوید. در این آیه در خصوص ماهیت روح می‌خوانیم:

{وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ اَلرُّوحِ قُلِ اَلرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ مَا أُوتِیتُمْ مِنَ اَلْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً}
” و درباره روح از تو می‌پرسند بگو روح از (سنخ) فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی داده نشده است “

در تفسیر این آیه، علامه طباطبایی در کتاب تفسیر المیزان خود می‌فرمایند: «کلمه (روح) به‌طوری‌که در لغت معرفى شده به معناى مبدأ حیات است که جاندار به‌وسیله آن قادر بر احساس و حرکت ارادى می‌شود و به لفظ (روح) هم ضمیر مذکر برمی‌گردد و هم مؤنث و چه‌بسا در استعمال این کلمه جواز صادر شده که مجازاً در امورى که به‌وسیله آنها آثار نیک و مطلوبى ظاهر می‌شود اطلاق بکنند، چنان‌که علم را حیات نفوس می‌گویند چنانچه خداى تعالى هم فرمود: (او من کان میتا فاحییناه) که مقصود از آن زنده کردن، هدایت نمودن به‌سوی ایمان است، و در آیه شریفه (ینزل الملائکه بالروح من امره) هم از همین باب جمعى روح را به وحى تفسیر کرده‌اند و همچنین آیه (و کذلک اوحیناالیک روحا من امرنا) که مراد از آن قرآن است که آن نیز وحى است، و گفته‌اند که اگر خدا قرآن و وحى را روح نامیده از این باب بوده که نفوس مرده به‌وسیله آن حیات و زندگى می‌یابند همچنان که روح معروف مایه حیات جسدهاى مرده است.»

محتوای پیشنهادی برای شما: ۷تا از بهترین کتاب ها برای سیر و سلوک

ماهیت روح انسانی در سخن بزرگان و عارفان

در آثار بزرگان و عارفان الهی نیز، تعابیر دقیقی از روح بر مبنای آیات و روایات ارائه شده است. یکی از این بزرگان، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی است. در کتاب نور ملکوت قرآن ایشان، در خصوص ماهیت و ویژگی‌ها و تأثیرات روح میخوانیم:«براى بدن أطوار و حالات مختلفى در دوران حیات وجود دارد و هر حالتى غیر از حالت دگر است؛ همچون دوران شیرخوارگى و طفولیت و قریب بلوغ و جوانى و مسنّ بودن و پیرى و فرتوتگى، و معذلک روح همان روح است و متّحد است با بدن در تمام این اطوار و ممکن است براى بدن حالاتى پیش بیاید که بر خلاف خواست و اقتضاى روح باشد، اگر روح را به حال طبعى خود واگذارند؛ به خلاف روح که آن فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها است. «یعنى همان خمیره و سرشت الهی که خدا مردم را بر همان سرشت، آفریده است.»

مفهوم روح مجرد

مفهوم روح مجرد و ارتباط آن با بدن انسان

ارتباط میان روح و بدن، به نوعی ارتباط مدیریتی و تدبیری قابل تشبیه است. به این معنی که روح، مدیریت بدن را بر عهده دارد و از ویژگی‌های جسمی مبرّاست. این حقیقت که روح خصوصیات جسم مثل بعد مکان را ندارد، تجرّد روح یا روح مجرّد میگویند. یعنی روح دارای ویژگی‌های خاص خود و جدا از بدن می‌باشد. در این دنیا، روح مجرد با استفاده از اعضای مختلف بدن همچون چشم، گوش، زبان و دست و پا، به فعالیت خود ادامه میدهد و در دنیای پس از مرگ نیز، در قالب یک بدن غیر مادی، به این فعالیت خود ادامه خواهد داد.  بنابر نظر بسیاری از فیلسوفان و بزرگان، روح و بدن مستقل هم میتوانند باشند و این استقلال روح از بدن، در برزخ محقق میشود.

آیا روح قابل‌مشاهده است؟

روح مجرّد به دلیل ماهیت فراتر از بعد زمان، مکان و ماده، قابل‌مشاهده نیست. با این حال، در عالم برزخ، این روح در قالب یک جسم و بدن مثالی ظاهر می‌شود و می‌توان آن را به این صورت مشاهده نمود. این بدن مثالی، شبیه بدن او در این دنیا است با این تفاوت که لطافت و نورانیت خاصی خواهد داشت.

دیدگاه‌های مختلف درباره زندگی پس از مرگ

در مورد زندگی پس از مرگ و سرنوشت روح مجرّد پس از جدا شدن از بدن، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب نور ملکوت قرآن، یکی از بهترین کتب منبع در خصوص ماهیت روح، این دیدگاه‌ها را بدینگونه بررسی میکنند:« جمعى را عقیده آنست که روح انسان نمیتواند به خودش قائم باشد و ناچار است از آنکه یک مظهر جسمانى داشته باشد؛ بطوریکه هر وقت آن مظهر جسمانى متلاشى شود، بدون فاصله یک مظهر جسمانى دگرى براى او تهیّه مى شود، مانند نوشته اى که از روى صحیفه دیگرى استنساخ مى شود. و این جمع از ریاض قدس و از نسیم جان فزاى روح، استشمام رائحه اى راهم ننموده اند. زیرا که به روح و نفس ناطقه انسان نسبت احتیاج به جسم و مادّه را میدهند و استقلال در وجود را از او نفى میکنند.

این گروه به چهار دسته منقسم می‌شوند: ١- مذهب آنان که می‌گویند: روح بعد از مرگ بدن فقط می‌تواند در مظاهر انسانى وارد شود؛ و این را تماسخ گویند. ٢- مذهب آنان که می‌گویند: روح بعد از افتقاد بدن می‌تواند در مظاهر حیوانى وارد شود؛ و این را تناسخ گویند. ٣- مذهب آنان که می‌گویند: می‌تواند در مظاهر نباتى وارد شود، و این را تفاسخ گویند. ۴- مذهب آنان که می‌گویند: می‌تواند در مظاهر جمادى همچون معدنیّات وارد شود، و این را تراسخ گویند و همه این اقسام باطل است. مرحوم سبزوارى أعلى الله مقامه در بیان این اقسام فرموده است:

نَسْخٌ و مَسْخٌ رَسْخُ فَسْخٌ قَسَّما ** إنْسًا و حَیْوانًا جَمَادًا و نَما

بر ترتیب لفّ و نشر مرتّب و در ابطال تناسخ فرموده است:

لُزومُ اجْتِماعِ نَفْسَیْنِ عَلَى ** صیصیَهٍ تَناسُخًا قَدْ أبْطَلا

و عمده دلیل و برهان قاطع بربطلان تناسخ و اخواتش، برهان صدر المتألّهین است که چون نفس به بدن تعلّق دارد و ترکیب میان آن دو طبیعى و اتّحادى است و در هر کدام حرکت جوهریّه موجود است، در أثر تعلّق به بدن، مراحلى را از استعداد پشت سر گذاشته و به فعلیّت رسیده است؛ اینک اگر بخواهد به قالب جسم دیگرى حلول کند، باید دو مرتبه آن مراحل را از استعداد به سوى فعلیّت طىّ کند؛ و بالقوّه و بالاستعداد در آمدن چیزى که فعلیّت پیدا کرده است؛ محال است. («منظومه» از طبع ناصرى، غررٌ فى أقسام التّناسخ، و غررٌ فى إبطال التّناسخ، ص ٣١١ و ٣١٢)

نتیجه‌گیری

در این مقاله، به بررسی ماهیت روح و مفهوم روح مجرّد از منظر قرآن کریم و معناهای متفاوت آن پرداختیم و دانستیم که در اکثر آثار علمی و دینی، روح ۶ معنای متفاوت میتواند داشته باشد. هرچند، اغلب مردم، روح را همان روح انسانی که در انسان دمیده شده تصور میکنند. روحی که قابل مشاهده نیست اما در عالم برزخ و یا بر اساس شهود، میتوان آن را دید. همچنین، در این مقاله به دیدگاه‌های مختلف انسان‌ها در خصوص سرنوشت روح انسانی پس از مرگ، اشاره شد.

با این وجود، برای کسب اطلاعات بیشتر و درک عمیق تر انسان و جایگاه روح در زندگی، پیشنهاد میکنیم کتاب هایی چون روح مجرد، شرح حدیث عنوان بصری، معاد شناسی و اسرار ملکوت را نیز مطالعه بفرمایید.

منابع

برچسب ها: بدون برچسب

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *